نسبیت انیشتین

  

تو سال 1905 انیشتین ثابت کرد که فضا فقط از سه بعدِ x y z ای که ما از بچگی یاد گرفتیمش تشکیل نشده و صرفا زمان یک پارامتره درحال تغییر نیس، بلکه زمان خودش بعد چهارمه و کرم چاله هم بخشی از همین بعد چهارمه.

حالا کرم چاله چیه؟

شما یه صفحه کاغذ تخت رو در نظر بگیر و تصور کن هر بخشِ رو و زیرِ این صفحه به طور مستقل یه فضای دو بعدی باشن. خب این دوجهان هیچ پیوندی باهم ندارن و ساکنان اون ها از وجود هم بی خبرن

اما...

اما اگر یک سوراخ در این صفحه بوجود بیاد یا این صفحه تا بشه، این دو جهان به طور پیوسته با هم ارتباط خواهند داشت. ما این سوراخ که یک حفره و تونله بین دو جهان رو میگیم کرم چاله

درواقع کرم چاله ها یک پدیده ی نظری هستن ک بین دو نقطه از فضا و زمان پیوند ایجاد میکنن، به این شکل که میان ساختار و بعد فضا و زمان رو میشکنن و باعث ایجاد یک حفره یا تونلی میشن که سرعت ماده در اون از سرعت نور هم بیشتر میشه (مثلا شما با این سرعت میتونین فاصله ی 25سال نوری بین دوتا سیاره رو تو دوسال طی کنین و ب زمین برگردین . شما درواقع چند سال سفر کردین و این درحالیه ک نیم قرن تو زمین گذشته!)

همه ی اینها بر اساس نظریه ی نسبیت انیشتین امکان پذیر میشه.

بر طبق نظریه نسبیت خاص، اگر شیئ به سرعت نور نزدیک بشه، گذشت زمان براش آهسته تر صورت می گیره. بنابراین اگر بشه که با سرعتی بیشتراز سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برمی‌گرده.

حالا نکته اینجاست که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشه جرم نسبیش به بینهایت میل می‌کنه؛ لذا نمی‌شه که یک شتابی بیشتر از سرعت نور داشته باشی. پس چطور در کرم چاله سرعت ماده چندین برابر سرعت نور میشه؟ دقت کن که طبق نسبیت خاص، جرم و انرژی هم ارز هستن (بر اساس معادله ی معروف E= mc^2)، یعنی جرم جسم رو میشه بصورت محتوای انرژی اون مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین انرژی دارای جرم هست. اما در نسبیت، نور از کوانتومهای انرژی تشکیل می شه که اونرو فوتون می گن و با سرعت نور حرکت می کنه.

حالا این سوال مطرحه که اگر انرژی جرم داره و فوتون هم حامل انرژی هستش که با سرعت نور حرکت می کنه، پس چرا جرمش بینهایت نیست؟

در نسبیت با دو نوع ذرات سروکار داریم، ذراتی که جرم حالت سکون غیر صفر دارن مثل الکترون وذراتی که جرم حالت سکون صفر دارن. مثل فوتون. و در نسبیت تنها ذراتی می تونن با سرعت نور حرکت کنن که جرم حالت سکونشون صفر باشه.

حالا چطور میشه که ما انسانهایی ک جرم سکونمون صفر نیس بتونیم با سرعت نور حرکت کنیم؟ اول اینکه ما وقتی در مکانی مثل کرم چاله یا هرجای دیگ ای ک میدان گرانشی قوی داره و نور رو منحرف میکنه قرار میگیریم، در یک لحظه ک در مکان و زمان خاصی قرار داریم جرم ما دچار تجزیه میشه و ب ذراتی تبدیل میشه ک جرم حالت سکونشون مثل فوتون ها صفره و با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت میکنن و در زمانی ک ب شدت به عقب برگشته، در مکان دیگ ای، این ذرات حاضر و دوباره ب هم میپیوندن و اون ماده رو بوجود میارن. که بعد راجع ب این قضیه مفصلا صحبت میکنیم.

اما اینک چرا جرم ذرات در اون مکان صفر میشه؟

اینجاست که بحث بوزون هیگز مطرح میشه

بوزون هیگز ، ذره ی پیش بینی شده توسط پیتر هیگز فیزیکدانه معروفه. این ذره (به استعار ذره خدا) هستش که علت وجود و تفاوت جرم در کیهانه و ذرات هیگز باعث ایجاد میدان هیگز میشن که کل عالم رو در برگرفته و دیگر ذرات از تعامل با میدان هیگز جرم دار میشن.

مثال ساده برای درک این مسئله اینه ک فرض کنید یک سالنی که ابتدای اون در ورودی و انتهای اون در خروجی قرارگرفته پر از فیزیکدان باشه. حالا فرض کن یک دبیر ادبیات وارد این سالن شه . این دبیر ادبیات بدون تعامل با فیزیکدان های حاضر در سالن از بین جمعیت رد میشه و به در خروجی میرسه و در بین راه کسی اونرو متوقف نمیکنه و باهاش صحبت نمیکنه. اما شما فرض کن آقای هیگز که یک فیزیکدان هست وارد اون سالن بشه. در حین عبور از جمعیت ، فیزیکدان ها دور اون جمع میشن و باهاش صحبت میکنن لذا اون مدت زمان بیشتریو طی میکنه تا از در ورودی به در خروجی برسه. در این مثال پیتر هیگز که مثل دبیر ادبیات نقش ذرات رو داره، تعامل بیشتری با فیزیکدان های حاضر در سالن که نماینده ی میدان هیگز بودن رو داره اما دبیر ادبیات تعامل کمتری داش. در این مثال دبیر ادبیات نماینده ی ذرات بدون جرم مثل فوتون هس که با میدان هیگز تعامل ندارن اما پیتر هیگز نماینده ی ذراتی هستش که با میدان هیگز در تعاملن

حال مکان یا سالنی رو در نظر بگیر که هیچ فردی در اون وجود نداشته باشه و تو تنهای تنها باشی. در اون مکان تو با هیچکسی تعامل نخواهی داش و به سرعت طول اون سالن رو طی خواهی کرد. جایی مثل کرم چاله ها هم  خالی از ذرات هیگز هست و لذا میدانی هم بوجود نمیاد و هر جرمی در اون مثل ذرات فوتون خالی از جرم شده و سرعتی معادل یا بیشتر از سرعت نور پیدا میکنن‌.

پس شما اگر یک کرم چاله رو پیدا کنی و واردش بشی میتونی سرعتی بیشتر از سرعت نور داشته باشی و به یک مکان و زمان دیگ سفر کنی.

و اما نسبیت عام

نسبیت عام هم به بررسی دستگاه های شتاب دار می پردازه. میدان گرانشی هم یک دستگاه شتابدار هستش. در دستگاه های شتابدار فضا خمیده هست، چون مسیر نور وقتی که میخواد از یک میدان گرانشی عبور کنه از مسیر مستقیم خودش منحرف میشه و منحنی میشه که تحت عنوان فضا – زمان مطرح می شه.

 لذا فضا-زمان خمیده هست و هرچه خمیدگی بیشتر باشه، ساعت کندتر کار می کنه. یعنی تو یه میدان گرانشی قوی تر، ساعت کندتر میشه.

پس این یعنی اگر تو در مکانی قرار بگیری که میدان گرانشی خیلی قوی ای داره ساعت در اون کندتر میگذره. دقیقا شرایطی که در یک کرم چاله هست. در کرم چاله ها میدان گرانشی بسیار قوی ای وجود داره که میتونه تورو در مدت زمان کمی به فاصله ی چندین سال نوری جابجا کنه.

درواقع فیزیک کوانتوم انیشتین این رو میگه که جهانه ما از ذرات بوجود اومده و ما هم همه از ذره بوجود اومدیم. حالا این ذرات وقتی در میدان گرانش قوی قرار بگیرن تجزیه میشن یا تغییر شکل میدن و در مکان دیگ ای دوباره تشکیل میشن یعنی ذرات میتونن در دو مکان وجود داشته باشن واین میشه فلسفه ی وجود جهان های موازی.

حالا آیا تا ب الان کسی تونسته با سرعت نور فضا-زمان رو طی کنه و به جهان موازی سفر کنه و نمونه ای از این مسئله وجود داره؟ بله. اصحاب کهف که داستانش در قران آمده مصداق بارز این نظریه هستش

بیایم آیات سوره کهف رو بررسی و تحلیل کنیم..

کهف-آیه 17:

و (نور) خورشید را هنگامی که طلوع کند می بینی که از مقابل غارشان به سمت راست میل می کند و هنگامی که غروب می کند (نورش را) از سمت چب آنان می برد و متمایل می شود و آنها در فضای وسیعی از آن غارند. این از نشانه ها و معجزات خداوند است.

تحلیل: بر اساس نظریه نسبیت عام انیشتین، نور به هنگام قرارگیری در یک میدان گرانشی قوی(شرایط خاص غار) از مسیر مستقیم خودش منحرف میشه و یک خمیدگی در فضا رو بوجود میاره و زمان رو کند میکنه

بنا ب آیه، موقعیت (نور) خورشید به هنگام عبور از کنار غار، در اون مقطع خاص(به علت تغییر گرانش در محیط غار، و یا هر عامل دیگه) دارای شرایط خاصی بوده و این میدان گرانشی بالا در غار، تنها در کسری از ثانیه وجود داشته که به همین دلیل تنها بر پرتو نور که دارای سرعت بسیار زیاد هست تاثیر گذاشته. و لحظه اعمال این نیروی گرانشی بالا، در زمان طلوع خورشید و در طی زمان بسیار ناچیز(لحظه رفتن به آینده) بوده و همچنین بعد از گذشت ۳۰۹ سال برای سایر افراد دقیقا در غروب همون‌ روز (برای اونها)،  زمان حضور دوباره آنها در غار بوده است. و تغییر در شرایط غار به هنگام غروب خورشید، باعث تغییر مسیر نور شده است.

گفته شد” آنها در فضای وسیعی از آن غارند”

یعنی بودن در یک میدان گرانش بالا

که این باعث کشیدگی می شه و همونطور ک در نسبیت عام انیشتین مطرح شد در میدان گرانشی بالا، ماده به کلی تجزیه و جزئی از آن میدان گرانشی میشه و بعد در مکان دیگ جمع میشه و اون ماده رو بوجود میاره

کهف آیه 18

اگر بر آنها اطلاع یابی (و از نزدیک ببینی) مسلما گریزان به آنها پشت می کنی و همه وجودت از آنان پر از ترس می شود.

منظورش ب اون لحظه ای هست ک ماده در اون میدان گرانشی بالا تجزیه میشه ب ذرات ک اگر بتونی اون لحظه رو ببینی از ترس گریزون ب اون ها پشت میکنی و فرار میکنی

یا آیه ای ک در سوره الذاریات آمده

که الله که خدای انسانهاست میگه ک از هرچیز دوچیز آفریدیم..

یعنی دو تا من وجود داره، دوتا تو وجود داره، دوتا زمین وجود داره، دوتا ماه وجود داره

و این یعنی دو تا جهان وجود داره و مهر تاییدی هستش به نظریه نسبیت انیشتین و وجود جهان های موازی

و ضمن اینکه خدا در تمام آیات میگه آفریدیم، نمیگه آفریدم! این ب این دلیله ک جهانه ما که از ذرات تشکیل شده و ما ک از ذرات تشکیل شدیم و به عنوان ذره دارای انرژی و رفتار موجی هستیم، همه جزئی از یک مجموعه ذرات بزرگ و پرانرژی هستیم که اون رو تحت عنوان خدا میشناسیم و در واقع ما انرژی هایی هستیم ک در بعد زمان حرکت میکنیم و در مکان های مختلف وجود داریم. لذا ما همون خدا هستیم و خدا همون ماست

برای همین هست ک در ایات از عبارت بوجود می آوریم استفاده میشه.

مثال بارز دیگ داستان حسین بن منصور حلاج هست که ادعا میکرد خداست

اون میگفت من خدا هستم و مردم گفتن او کافر هست و اونرو ب طرز فجیعی کشتن. در روایت ها آمده هنگامی ک حلاج در زندان ب سر میبرده اون رو دیدن ک درحال حرف زدن با خودشه و مدتی بعد دیدن ک در زندان ناپدید شده

همه فکر کردن ک شاید فرار کرده باشه اما هیچ راه فراری در اون زندان وجود نداشته. چندی بعد متوجه حضور دوباره ی اون در همون زندان میشن و عده ای از تعجب زبانشون بند اومده بوده. شاید این ب این معنی بوده ک حلاج میتونسته در فضا و زمان حرکت کنه و به عبارت ساده تر از یه مکان به مکان دیگ تلپورت کنه و این همون نسبیت خاص انیشتین هس و این نشون میده اون یک میزان انرژی بسیار بالایی داشته.

و اما عمر حضرت نوح

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‌ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً ...

^[۶]

ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ کرد اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالى که ظالم بودند. 

^[۷]

همانطور که در آیه بالا مشاهده می شود، گفته شده 1000سال الی 50 سال، درصورتیکه می توانست بگوید 50 سال الی 1000 سال! پس حتما نکته ای در این آیه وجود دارد... 

دقت کن که اصحاب کهف در غار مربوطه  309سال را طی یک روز یا کمتر گذراند لذا شاید حضرت نوح هم توانسته باشد 950سال را در طی سه روز گذرانیده باشد و برای سایر افراد زمین او 1000سال داشته است اما درصورتیکه او تنها 50سال سن داشته است. اگر او در سن 50سالگی در در کرم چاله ای رفته باشد که با توجه به اینکه فردی که در میان دو جهان در حال رفت و آمد باشد مدت ها در همان سن زمینی خودش باقی خواهد ماند و به قول معروف جاودانه می شود، لذا حضرت نوح هم با این کار توانسته 1000سال عمر کند.

و اما مثلث برمودا

برمودا یک گروه جزیره هستش و تحت حکمرانی دولت بریتانیاست. 138 جزیره داره و تو اقیانوس اطلس شمالی واقع شده. حالا این مثلث برمودا کجاست؟ از همین جزایر برمودا شروع میشه، از میامی می‌گذره و به جزیره پورتوریکو ختم میشه.

نکته ی عجیب و یکی از رمز و رازهایی که درباره مثلث برمودا وجود داره اینه که هربار گزارش می‌شه که یک هواپیما، کشتی یا هر نوع وسیله نقلیه داخل مثلث یا اطراف اون گمشدن. ناجیان و جستجوکنندگان هم نمی‌تونن هیچ اثری از وسیله سقوط کرده یا غرق‌ شده پیدا کنن.

تو همین دهه، دو ناپدیدی تو مثلث برمودا اتفاق افتاد. اولی تو سال 2015، یک کشتی حمل بار با 33 نفر خدمه بودش. کشتی SS El Faro تو طوفانی گرفتار و غرق شد اما چند هفته بعد درحالی‌که هیچ اثری از 33 خدمه‌ش نبود دوباره پیدا شد. پس‌ از آن هم یک هواپیما با چهار مسافر، یک خلبان، و یک مادر و دو فرزندش دچار حادثه شد. این اتفاق دوم اردیبهشت دو سال پیش افتاد و هواپیما جوری ناپدید شد که نه اثری از قطعاتش، نه بدنه‌اش، نه افراد و نه هیچ‌چیزی باقی نمونده بود و انگار غیب شده بود.

طبق گزارشات حدود 50 کشتی و 20 هواپیما تو مثلث برمودا گم شدن!

واقعا چرا اونجا همه چیز ناپدید میشه؟

نظر من اینه که مثلث برمودا یک کرم چالست و این رو میشه اثبات کرد

بر اساس گفته ها تنها دلیل اتفاقات رخ داده در منطقه ی مثلث برمودا چیزی نمیتونه باشه جز وجود یک کرم چاله که ذرات رو به جهان موازی میبره و میدان مغناطیسی بالایی داره.

اما محققانی ک ب این منطقه سفر کردن اتفاقی براشون نیفتاده و درگیره این کرم چاله نشدن. دلیلش اینه ک این میدان مغناطیسی قوی و یا به عبارت ساده تر این سوراخ دو جهان موازی، تنها لحظه ای بوجود میاد و بعد هم از بین میره! لذا جرمی ک در اون افتاده و ب جهان موازی رفته نمیتونه ب جهان قبل برگرده مگر اینکه دوباره اون سوراخ بوجود بیاد و بتونه از تونل زمان بگذره

گزارشات نشون دادن در زیر آبهای اقیانوس اطلس دو کریستال غول آسا به شکل هرم در مرکز مثلث برمودا وجود داره و هیچکس نتونسته درک کنه این هرم ها چه هستن

شاید این هرم ها هستن ک در زیر اب این میدان مغناطیسی عظیم رو بوجود میارن و تونل زمان رو باز میکنن.

اما این مسئله یک حدس و گمانه و هنوز اثبات نشده

بلی

جهان پر از رمز و راز است

"زهره عارفی خرّمی"